یکی از خاستگاه‌های اضطراب در ما، ادعاهایی است که در زندگی مطرح می‌کنیم.”

یکی از خاستگاه‌های اضطراب در ما، ادعاهایی است که در زندگی مطرح می‌کنیم.”

🔹یکی از خاستگاه‌های اضطراب در ما، ادعاهایی است که در زندگی مطرح می‌کنیم. هنگامی‌که ادعایی می‌کنید دیگر نمی‌توانید نسبت به هستی بی‌تفاوت باشید؛ زیرا ممکن است هستی به‌گونه‌ای پیش رود که ادعای شما اثبات نشود و از این جهت دچار اضطراب و دل‌نگرانی می‌شوید؛ اما اگر ادعایی را مطرح نکرده باشید دیگر نسبت به سیر هستی بی‌تفاوت هستید و جریان امور به هرگونه پیش رود به زیان شما نیست. در کتاب مقدس، عیسی مسیح گفته است که ادعا نکنید تا بر شما حکم نرود و این نکته حقیقتا سخن روان‌شناختی و درستی است.

🔹 هنگامی‌که شما ادعاهای خود را به حداقل می‌رسانید درواقع هیچ‌گونه دانایی و توانایی را به خود نسبت نداده‌اید و هر چه در عالم رخ دهد به زیان شما نیست؛ اما اگر توانایی یا دانایی خاصی را به خود نسبت دهید در این صورت برخی از اوضاع و احوال جهان برای شما مطلوب و خوشایند است و برخی از موقعیت‌ها نامطلوب است. درواقع هنگامی‌که ادعایی را مطرح می‌کنیم تنها موقعیت‌های خاصی از هستی به نفع ما است و سایر موقعیت‌ها به زیان ما است؛ زیرا آن موقعیت‌ها نشان می‌دهند که ادعای ما در زمینه دانایی یا توانایی صادق نیست؛ بنابراین ما مدام نسبت به جریان امور در اضطراب هستیم و دل‌نگرانی داریم که هستی چگونه پیش می‌رود و آیا ادعای ما اثبات یا ابطال می‌شود و نمی‌توانیم بگوییم که هر چه پیش آید خوش آید.

🔹بنابراین در روان‌شناسی اجتماعی باید به این نکته خیلی توجه کرد و ادعایی را مطرح ننمود تا بتوان با همه اوضاع و احوال محتمل و متصور هستی سازگار بود و از این جهت است که امروزه روان‌درمان گران توصیه می‌کنند که در سخنان خود از قیدهای تخفیف دهنده مانند «ظاهرا»، «شاید»، «به نظر می‌رسد» و «گمان می‌رود» و… استفاده کنید؛ زیرا این قیدها انسان را نسبت به بدآیند امور محافظت و واکسینه می‌کنند.

سخنرانی استاد مصطفی ملکیان تحت عنوان چاره جویی برای اضطراب ،جلسه سوم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *