وسط_ناکجا_آباد

#معرفى_كتاب
وسط_ناکجا_آباد

همسایه‌ها همه از یه طوفان بزرگ و هولناک حرف مي‌زنن. طوفانی که ممکنه همه جا رو خراب کنه. اون‌ها حتی خونه‌هاشون رو ترک مي‌کنن و از شهر مي‌رن. اما برای «آرمانی» این چیزها اصلاً اهمیتی نداره. اون فکر تولد ده‌سالگی‌ خودشه. آخه ده سالگی سن خیلی ویژه‌ و خاصیه. سن آدم دو رقمی می‌شه، آدم عاقل‌تر می‌شه و مسئولیت‌های بیشتری رو قبول می‌کنه. همسایه‌ها شهر رو ترک می‌کنن و آرمانی و خانواده‌ش توی خونه‌شون یه جشن تولد می‌گیرن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *